زمان مطالعه: 2 دقیقه
در هشتم اسفند ۱۳۶۵، آسمان کربلای ۵ شاهد پرواز مردی بود که زندگیاش روایتی از ایثار، شجاعت و عشق به حق بود. شهید حسین خرازی، نامی که هنوز پس از ۳۸ سال، در قلب نسل جوان طنینانداز است؛ نه فقط بهعنوان یک فرمانده نظامی، بلکه بهعنوان الگویی از ایستادگی و اعتقاد راسخ به آرمانهایش.
او که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان چشم به جهان گشود، از کودکی با نماز و مجالس دینی عجین شد و همین ریشههای عمیق اعتقادی، او را به سوی مبارزه با ظلم و دفاع از انقلاب کشاند. در دوران سربازی، وقتی به اجبار راهی سرکوب مردم در ظفار شد، با آگاهی و ایمانش، این سفر را "سفر معصیت" نامید و حتی در آن شرایط سخت، نمازش را کامل خواند. این روحیه، او را در سال ۵۷ به فرار از پادگان و پیوستن به صف انقلابیون هدایت کرد.
با پیروزی انقلاب، حسین لحظهای آرام نگرفت. از کردستان تا جبهههای جنوب، از آزادسازی سنندج گرفته تا عملیات بزرگ فتحالمبین و کربلای ۵، او با فرماندهی گردان ضربت و سپس لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، دشمن را به زانو درآورد. در عملیات خیبر، دست راستش را تقدیم راه خدا کرد، اما باز هم میدان را خالی نگذاشت. تا اینکه در ۸ اسفند ۶۵، ترکشی به قلبش نشست و این سردار ۲۹ ساله را به دیدار معبودش برد.
حسین خرازی در وصیتنامهاش نوشت: "راه شهدا راه حق است. آنها با زندگیشان درس ایثار، با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند." او از نسل جوان امروز میخواهد که پشتیبان ولایت فقیه باشند و ادامهدهنده این راه پرافتخار.
حالا که در آستانه سی و هشتمین سالگرد شهادتش هستیم، بهتر است با مرور زندگی این قهرمان جوان، از خود بپرسیم: ما برای آرمانهایمان چه کردهایم؟ یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
بسیج دانشجویی دانشگاه هرمزگان