معاونت فرهنگی و اجتماعی
رسانه دانشجویی دات
EnAr ورود 0

کتاب تنها گریه کن

روایت زندگی مادر شهید محمد معماریان

کتاب تنها گریه کن
روایت زندگی مادر شهید محمد معماریان
نویسنده: اکرم اسلامی

 

در     بخشی از کتاب می‌خوانیم:
یک بار برای نماز صبح خواب ماند، نورآفتاب از لای پنجره اتاق خورده بود توی صورتش، و چشم هایش را باز کرده بود. با صدای گریه اش خودم را رساندم توی اتاق. نشسته بود میان رخت خوابش و با گریه، پشت سر هم می گفت:«چرا بیدارم نکردید؟ نمازم قضا شد، خوب شد؟» حالا مگر جرئت داشتم بگویم مادر اصلا هنوز نماز برای تو واجب نیست. فقط قول دادم از آن به بعد یادم نرود صدایش بزنم و همان هم شد.

تهیه شده در واحد رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه هرمزگان

7   0
بازدید امروز: 3    بازدید کل: 2210
captcha